مطالب برچسب : آشنایی با دکتر فرهنگ

دکتر شاهین فرهنگ در مصاحبه ای اختصاصی با خانه مهر نکات مهم و جالبی را در خصوص ازدواج ، خانواده ، موفقیت ، توصیه به جوانها و زوجهای جوان ،  سرمنشاء خیانتها ، بیشترین دلایل اختلافات زوجها ،‌ دلایل بالارفتن سن ازدواج ، راهکارهای ترویج ازدواج  و .. بیان داشت .این گفتگوی صمیمی و خواندنی  را از دست ندهید در ادامه مشروح این کفتگو را می توانید بخوانید  ……………………………………………………………………………………………………………………………………. …

 

فرهنگ2

 

خانه مهر : از خودتون بگید و خودتون را معرفی کنید

دکتر فرهنگ : بسم الله الرحمن الرحیم

اینکه کجا به دنیا آمده ام؟ چند خواهر و برادر دارم؟ کجا درس خوانده ام و مدارکم چیست؟ و سئوالاتی از این دست کلیشه ای و تکراری اند. و چیزی که دوست دارم با آن شناخته شوم و همیشه برایم باعث افتخار است هیچ کدام از اینها نیست.

ما معمولا به مسائلی افتخار می کنیم که در درجه اول اهمیت قرار ندارند و مهم ترین ها را به فراموشی می سپاریم. شاهین فرهنگ بزرگترین دانشگاه زندگیش ۵ سالی است که در جبهه بوده، با رفقایی که کنار دستش شهید یا جانباز شده اند و الان هم اگر عزمش را جزم کرده که به مردم درست زندگی کردن، درست انتخاب کردن و آشتی با آسمان را یاد بدهد فقط و فقط به خاطر آموخته و دیده هایش در آن سال هاست .

فرهنگ چند سال توفیق داشت با بهترین های عالم باشد و تا آخر عمرش حسرت می خورد که چرا از آن سالها بیشتر و بهتر استفاده نکرد.

-چند سال است که سخنرانی می کنید ؟
حدود ۱۵ سال.
– با چه موضوعی شروع کردید؟
مباحث موفقیت.
– چند ساعت سخنرانی کرده اید ؟
ساعتی حساب نکرده ام اما یکدفعه حساب کردم و دیدم در داخل و خارج از کشور بیش از ۱۱ هزار بار سخنرانی کرده ام البته منظورم ۱۱ هزار ساعت نیست و مثلا اگر کلاسی ۴ ساعته داشته ام آن را یک بار حساب کرده ام .
و فکر می کنم بالای ۲۰ هزار ساعت سخنرانی کرده ام .

– از کجا شروع کردید ؟ چرا این شغل را انتخاب کردید ؟
نوجوان بودم که به جبهه رفتم و طی پنج سالی که توفیق حضور در دفاع مقدس را داشتم با بهترین های عالم زندگی کردم و بهترین دوستانم شهید شدند.
بعد از جنگ مثل پرستویی بودم که رفقام کوچ کرده بودند و بال های شکسته ام اجازه پرواز با اونها رو به من نداده بود.
از اون موقع همیشه در این آرزو بودم که دوباره با آدم هائی شبیه به اونها روبرو بشم و زندگی کنم.
و همین عامل اصلی و محرک من برای طراحی کلاس ها و اجرای دوره هام بود.

خودتان را آدم موفقی میدانید ؟
خیر نمی دانم . غربی ها می گویند موفقیت یعنی رسیدن به خواسته ها، هر خواسته ای و از هر طریقی!
من این را قبول ندارم.
حضرت علی (ع) می فرمایند :
همانگونه که جسم و سایه از هم جدا نمی شوند، موفقیت و معنویت هم از هم جدا نمی گردند .
پس رسیدنی را موفقیت می دانم که به معنویت گره خورده باشد.
به نظر من و دوستان هم فکری مانند آقای حورائی موفقیت یعنی توفیق بندگی خدا .

حالا بندگی چیست ؟ بندگی یعنی چشم گفتن بی چون و چرا به خداوند.
رسول خدا (ص) می فرمایند :
خوشبخت کسی است که هر چه خدا می گوید بگوید چشم.

سلطان محمود غزنوی غلامی داشت به نام ایاز، او فرمانبردار محض سلطان بود و اگر می گفت بمیر می مرد.
عطار و مولوی هم در اشعارشان وقتی از رابطه محب و محبوب و عاشق و معشوق گفته اند به ایاز اشاره کرده اند که اگر می خوای عاشق خدا باشی مثل ایاز نسبت به محمود باش.
یکی از داستان هایی که هم مولوی و هم عطار به آن اشاره می کنند این است که روزی سلطان محمود درباریان را جمع می کند و دستور می دهد یکی از جواهرات گران قیمت را از خزانه بیاورند و به یکی از وزرایش می گوید : جواهر را به زمین بینداز و بشکن.
وزیر از دستور سرپیچی می کند و می گوید نمی توانم، چون این در خیلی گران بهاست؛ بقیه درباریان هم به همین ترتیب فرمان را اجرا نمی کنند.
سلطان محمود می گوید بروید ایاز را بیاورید و او بی خبر از اتفاقی که افتاده وارد مجلس می شود.
سلطان به ایاز می گوید : جواهر را به زمین بینداز و بشکن.
او هم بلافاصله این کار را می کند و با اعتراض همه درباریان روبرو می شود که این چه کاری بود ؟ می دانی جواهری که شکستی چقدر قیمت داشت ؟
عطار جواب ایاز را خیلی زیبا بیان می کند و می گوید :
من ز گفت شه شکستم در او گفت او در است و این دانم نکو
چون شما از امر شه لب بسته اید در گفت شاه را بشکسته اید
ایاز می گه در حرف سلطان است من برای اینکه حرف سلطان نشکنه یک سنگ را شکستم.
شماها سنگ را نشکستید ولی حرف سلطان شکسته شد.
امام حسین (ع) چرا شده امام حسین(ع)؟ چرا اینقدر در دلها جا دارد ؟
ایشان پذیرفت خودش و یارانش شهید بشوند، خانواده اش به اسارت بروند و ظاهرا بشکنند اما حرف خدا نشکند.
این موفقیت است و من اینقدر در دینم محکم نیستم که بگویم حاضرم خودم بشکنم، خانواده ام بشکنند، مالم برود، جانم برود ولی حرف خدا نشکند و خیلی جاها حرف خدا را شکسته ام؛ پس با تعریف و نگاهی که دارم خودم را موفق نمی دانم .

– اهمیت آموزش های خانواده را در تحکیم خانواده چطور ارزیابی می کنید ؟

اگر من به شما مواد پخت یک غذا را بدهم مثلا خورشت سبزی – و شما در تمام عمرت قرمه سبزی نپخته نباشی هر چقدر هم که تلاش کنی غذای خوبی نخواهی پخت.

وقتی ما برای ساده ترین چیز مثل تهیه یک خورشت، نیاز داریم به اینکه فرمولش را یاد بگیریم آیا برای زندگی مشترک نیازی به یادگرفتن روش ها نداریم ؟

زندگی مشترک، قرار گرفتن کنار فردی است با تفاوت های بسیار ساختاری. دو نفر که در نوع نگاه، در ادراک و خواسته ها، در باورها و عمل و عکس العمل ها و در مدل ابراز احساسا ت و تفکرشان در با هم متفاوت هستند، یقینا نیازمند به یادگیری و دانستن مسائل زیادی اند تا زندگی مشترک شیرینی را در کنار هم تجربه کنند. این رو بدونیم که با اصلاح زندگی خانوادگی، گامی محکم و موثر برای بهبود شرایط اجتماعی برمی داریم.

– به نظر شما چرا سن ازدواج بالا رفته است؟

سن ازدواج بالا رفته به دلیل اینکه :

– هزینه های زندگی مشترک، اجاره خانه و تامین نیازمندی ها خیلی بالاست.

– توقعات خانواده ها غیر منطقی است.

مثلا خانواده دختر انتظار دارند جوانی که به خواستگاری می آید خیلی چیزها را مهیا داشته باشد در حالی که همان پدر و مادر وقتی ازدواج کردند خودشان این چیزها را نداشتند.

یا خانواده پسر توقع دارند در حالیکه پسرشان درآمد و شغلی ندارد توسط خانواده دختر پذیرفته شود.

– متاسفانه باورهای دینی در بعضی از افراد کم رنگ شد ه اند و وقتی دختر و پسر با اعتقادات کم رنگ می توانند خیلی راحت با هم ارتباط نامعقول داشته باشند، زیر بار تعهدی به نام ازدواج نمی روند.

البته بالارفتن سن ازدواج دلایل دیگری هم دارد، مثل اینکه بعضی از جوانها آگاهی های لازم برای انتخاب یا تصمیم گیری در این زمینه را ندارند.

– راهکار شما برای ترویج ازدواج چیست؟

شما هر چیزی را که بخواهی بسط دهی باید عواملش را هم فراهم کنی .

بیشتر راهکار باید راهکار کشوری باشد.

یعنی کسی که میخواهد ازدواج کند بتواند به راحتی وام کم بهره دراز مدت بگیرد.

خانه هائی مثل مسکن مهر به کسانی هم که تازه ازدواج می کنند داده شود.

یا بانک برای آنان خانه بخرد و بجای اینکه اجاره بدهند در دراز مدت پول خانه ماهانه را به بانک پرداخت کنند.

صدا و سیما ازدواج ساده و آسان را ترویج کند.

وزرات ورزش و جوانان با راه اندازی اتاق های فکر و فراخوان های ملی به دنبال راه کارهای جدید باشد.

مجلس برای کسانی که ازدواج می کنند قوانین حمایتی مصوب کند.

و کارهائی از این دست.

–  نقش مجموعه های مردمی را در تسهیل ازدواج تا چه حد موثر می دانید؟

آنها می توانند در فرهنگ سازی کمک موثری بکنند، مثلا :

در تغییر نگاه کسانی که سطح انتظارات بالائی برای شروع زندگی مشترک دارند.

یا تشویق خیرین به تامین هزینه های ازدواج جوانان و یا تامین مسکن و شغل برای آنها.

۵- حل شدن مساله اشتغال یک جوان را تا چه حد در ازدواجش موثر میدانید ؟

خیلی زیاد، مثلا می شود در استخدام ها متاهل بودن یک امتیاز مهم باشد.

و این دولت است که می تواند با اشتغال زائی گامی موثر در امر ازدواج جوانان بردارد.

 

– می گویند ازدواج روزی را زیاد می کند ولی عده ای برعکس این را قبول دارند، نظر شما چیست؟

بعضی ها می گویند ما ده ها نفر می شناسیم که ازدواج کرده اند و فشارهای اقتصادی کمرشان را خم کرده است.

باید بگویم من هم قبول دارم که ازدواج به زندگی برکت می دهد ولی ازدواجی که از ابتدا تا انتهایش در چارچوب هائی باشد که خداوند فرموده اند، نه اینکه هر گناه و اسراف و زیاده روی و خطائی بکنیم و بعد هم منتظر زیاد شدن روزی های مان باشیم.

 

–  رهبر انقلاب از اهمیت واسطه گری در امر ازدواج گفتند شما روش خاصی برای ترویج واسطه گری پیشنهاد میدهید؟

واسطه گری و اینکه افرادی باشند و جوان ها را به هم برسانند کار خوبی است.

ولی باید بدانیم الزاما دختر و پسری خوب شریک زندگی مناسب و موفقی نخواهند شد و معیار معرفی فقط خوب بودن دو طرف نیست و باید بدانیم آیا آن دو برای هم مناسب هم هستند یا نه؟

که این امر تخصصی است و هر کس قصد دارد واسطه گری بکند قطعا باید دوره های مربوط به این کار را هم دیده باشد.

 

– چه کنیم واسطه گر های آگاه در جامعه زیاد شوند؟

با دوره های آموزشی، فرهنگسراها می توانند آموزش معیارهای ازدواج را توسط افراد خبره برگزار کنند تا افرادی که تمایل دارند در این زمینه فعال باشند آگاهانه دست به اقدام بزنند.

و حتی می شود به افرادی که دوره می بینند مدارکی هم داده شود.

 

–  بیشترین اختلافی که بین زوج های جوان است را ناشی از چه می دانید ؟

ناشی از اینکه زبان همدیگر را متوجه نمی شوند؛ ما وقتی زبان هم را بلد نباشیم لطمه ای که به طرف مقابل می زنیم زیاد و بهره ای که از هم می بریم کم است.

در ضمن با شیوه های ارتباط موثر، کنترل خشم، تحلیل رفتار طرف مقابل و مدیریت رفتار خودمان هم آشنا نیستیم.

 

–  درجه اهمیت آموزش های بیش از ازدواج بالاتر است یا بعد از ازدواج ؟

قطعا هر دو به یک میزان مهم هستند و هر کدام جایگاه خاص خود را دارند.

آموزش پیش از ازدواج مهم است، برای اینکه انتخاب درستی داشته باشیم.

آموزش بعد ازدواج مهم است، برای اینکه درست در کنار هم زندگی کنیم.

 

– آیا زیاد ریز شدن روی آموزشهای پیش از ازدواج، انتخاب را سخت تر نمی کند ؟

با نگاهی به آمار طلاق متوجه می شویم که باید با چشم کاملا باز انتخاب کرد.

ما می گوئیم انتخاب باید ریزبینانه و دقیق باشد.

این سخت گیری نیست، درست بررسی کردن است.

 

– انتخاب خوب داشتن سخت تره یا حفظ یک زندگی؟

هر دو.

شما ممکن است یک انتخاب را خیلی خوب انجام بدهید اما درست زندگی کردن را بلد نباشید، آنوقت چه اتفاقی می افتد؟ اختلافات شروع می شود و سر و کله کش مکش ها پیدا می شود و روز به روز بیشتز از هم فاصله می گیرید.

پس انتخاب خوب داشتن و حفظ یک زندگی هر دو در جای خود مهمند.

 

–  سر منشاء خیانت ها را چه می دانید؟

حضرت علی (ع) فرمودند :

وقتی انسان چیزی را دوست ندارد، فکر به آن و یاد آن را هم دوست ندارد.

وقتی زن و شوهر به خاطر ساده ترین مسائل جر و بحث می کنند، مدام از دست هم عصبانی و ناراحت هستند و حتی تمایل ندارند که با هم حرف بزنند، وقتی این روی تخت می خوابد و آن جلوی تلوزیون و روی مبل، وقتی آراستگی های لازم را برای هم ندارند، میل شان نسبت به یکدیگر هم کمتر و کمتر می شود، در حالیکه نیازشان سر جایش هست.

حالا اولین جنس مخالفی که روی خوشی نشان بدهد، حرف لطیفی بزند، طنازی و کرشمه ای داشته باشد، احتمال خطا و خیانت وجود دارد.

 

– توصیه شما به زوج های جوان چیست؟

توصیه زیبایی که حضرت امام (ره) داشتند : “بروید با هم بسازید”

بلاشک ما ازدواج نکردیم که با هم بجنگیم باید.

پس با هم مطالعه کنند، آموزش ببینند، آگاهی های شان را بالا ببرند و تا بیاموزند که چگونه می شود با هم ساخت نه اینکه چگونه می شود با هم باخت.

 

– توصیه شما به جوان های دم بخت چیست ؟

لطفا دقیق باشند ولی سخت نگیرند، مطمئنا سخت گرفتن ازدواج را نشدنی می کند.

البته منظور من از سخت نگرفتن به هیچ وجه این نیست که معیارهای یک اتنخاب درست را نادیده بگیرند.

منظورم این است که مثلا آقا پسر اصرار نداشته باشد که حتما با زیباترین دختر ازدواج کند و دختر خانم نخواهد پسر حتما صاحب درآمدی عالی باشد.

با جهیزیه و مهریه کم هم می شود زندگی ای عالی را شروع کرد و آرام آرام آن را توسعه بدهیم.

قطعا اگر سخت نگیریم شاهد ازدواج های زیادی خواهیم بود.

 

– از دوره هایی که تدریس می کنید مثل ازدواج، خانواده، موفقیت و … کدام کارایی بیشتری برای یک جوان دارد ؟ کدام ضرورت بیشتری دارد؟

من فکر میکنم هر کدام از مباحث در جای خودش ضرورت و کارآئی دارد.

ما ابتدا با دوره انسان موفق شروع می کنیم، یعنی اول باید روی خودت کار کنی و چار چوب داشته باشی، نگاهت را اصلاح کنی، آینده نگر باشی، هدف داشته باشی و ……

بعد یاد می دهیم که گام دوم را بردارند، یعنی چگونه یک ازدواج درست داشته باشند.

این را هم که یاد گرفتند به سراغ گام سوم می رویم.

و یاد می دهیم یک زندگی خانوادگی مطلوب و ارتباطی موثر و موفق چگونه است.

بعد از آن هم باید به سراغ روابط زناشویی رفت، چون خیلی ها از این روابط ناراضی هستند.

گام بعدی تربیت فرزند است چرا که آنها موش های آزمایشگاهی ما نیستند.

و قطعا در کنار همه اینها به شرح مسائل معنوی می پردازیم تا لحظه لحظه های زندگی با درک حضور خداوند سپری شود.

نکته ای که لازم می دانم در اینجا به آن اشاره کنم، نیاز به شکل گیری یک اتاق فکر است تا در آن روی همه این مسائل برای طراحی بهتر دوره ها و تدوین مکتوبات و یک دست شدن خروجی ها کار بشود.

 

–  در جمعی که مطرح هستند چه کسانی را معرفی میکنید برای این اتاق فکر؟

ترجیح می دهم اسم نیاورم ولی قطعا کسانی که آگاهی های علمی و دینی و تعهد و تقید مذهبی دارند، چه چهره باشند و چه نباشند.

یک جمع محدود زیر نظر معاونت سامان دهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان با تامین هزینه ها از سوی آنان.

اینگونه می توانیم کتاب ها و خروجی های مرجعی هم برای ازدواج و خانواده و سایر موارد تهیه کنیم.

 

– شما چرا تالیف کتاب ندارید ؟

نمی رسم و آنقدر سرگرم مطالعه و جمع بندی، سفر، سخنرانی، همایش و کارگاه های تخصصی هستم که تالیف کتاب را گذاشته ام برای دوران بازنشستگی.

البته به لطف خداوند انتشارات خانه تحول را هم راه انداخته ایم که گام اول را روی ترجمه کتب خارجی برنامه ریزی کردیم و ان شاالله گام دوم هم تالیف.

 

–  تا چه حد دوره های تخصصی ویژه مشاورین و مدرسین را در حوزه ازدواج و خانواده ضروری می دانید ؟ توصیه شما به دوستان دولتی در این زمینه چیست ؟

اولا مشاورین را از مدرسین جدا کنید، اینها دو حوزه کاملا مجزا هستند و هر مشاوری نمیتواند مدرس باشد و هر مدرسی هم نمی تواند مشاور باشد.

مشاور ویژگی هایی دارد و طبق قانون سازمان نظام روانشناسی کشور باید برای مشاوره مدرک کارشناسی ارشد مرتبط را داشته باشد و دوره های تخصصی لازم و مدت زمان کارورزی را طی کند .

مشاور باید مدرک دانشگاهی این کار و تجربه و خبره گی لازم را داشته باشد.

از میان مشاورین هم می شود افرادی را انتخاب کرد که و به آنها مجوز مراکز همسریابی را داد.

ولی یک سخنران لازم نیست مدرک روانشناسی داشته باشد و ممکن است جامعه شناسی، فلسفه، دروس حوزه و یا رشته های دیگری را خوانده باشد.

و البته سخنرانان هم باید دوره های تخصصی لازم را ببینند و دسته بندی و رده بندی بشوند.

یعنی سخنرانان رده ۲،۱ و ۳ و سخنرانان حوزه ازدواج، خانواده و سایر موارد.

راه کار هم می تواند این باشد که تعدادی از اساتیدی که در کشور دارند کار می کنند و مورد تایید هستند به عنوان اساتید رده اول تعیین بشوند و به آنها بگویند وظیفه شما این است برای ما اساتید رده دوم و سوم کشوری را تربیت کنید.

 

 

–  بحث تربیت فرزند را کی شروع می کنید؟

بخشی از این دوره طراحی و چند باری هم اجرا شده و در حال مطالعه و تکمیل مباحث هستم.

 

– خسته نشدید؟

نه، تا صبح می تونی سئوال بپرسی!

 

— بهترین سمیناری که تا به حال داشتید ؟

بهترین سمینارها برای من وقتی بوده که عده ای آمده اند و از تحول شان گفته اند .

یکی گفته کلاس تان باعث شد تا از طلاق صرف نظر کنم.

دیگری با خدا آشتی کرده و اون یکی مسیر زندگیش عوض شده.

 

– حرف آخر؟

کلام آخر همیشه جزو سخت ترین حرف هاست .

حرف آخرم این است :

“من ” مان را کنار بگذاریم و بدون فکر به القاب و جایگاه و شان اجتماعی، تا می توانیم کار کنیم و کار کنیم و کار.

و تا زنده ایم برای دیگران مفید باشیم و مفید باشیم و مفید.

موفق باشید.

– ممنون و سپاسگزاریم از وقتی که در اختیار خانه مهر قرار دادید .

 

 

03,ژانویه 2015

کپی رایت 2015 :: کلیه حقوق متعلق به موسسه خانه مهر نمایندگی انجمن مطالعات خانواده کشور می باشد

طراحی سایت و توسعه : ناوک آسیا